سانیاسانیا، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 7 روز سن داره

پرنسس کوچولوی ما

خوشگل مامان مدل شده

سلام دختر گلم  از اونجایی که شما حسابی عاشق خودت هستی  و از اونجایی که حسابی با کاربری دوربین آشنا شدی  دائم می خوای که ازت عکس بگیرم و بعدش دوربین رو وصل کنم به تلویزیون تا خودت رو ببینی اوایل هر وقت دوربین رو می خواستی میومدی جلوی من و ادای خنده در میاوردی و تلویزیون رو نشون می دادی ولی حالا دخترم خانوم شده و می گه عسک این هم چندتا عکس که دخترم مدل شده ....           قربونت برم خوشگل مامان ..بووووووووووووووسسسسسسسس   ...
23 مهر 1392

قرار نی نی سایت

دختر گلم  امروز برای بار دوم با دوست جونای نی نی سایت قرار گذاشتیم البته این دفعه با خاله راشین و خاله سالین جون که کلوب کلبه آرامش هستن  رفتیم پارک و شما هم با ایلیا جون پسر خاله سالین که 16 روز از شما بزرگتره بازی کردی ..این هم عکس از شما دوتا گوگولی         بوووووسسسسسسسسس ...
31 شهريور 1392

پارک ولی .............

عزیزم مامان و بابا .... سلام گلم  پریروز با محمد و مامانش با هم رفتیم که بریم پارک سر خیابان ....شما هم باکلی ذوق که می خوای بری تاب بازی نشستی توی کالسکه ورفتیم پارک  ولی وقتی رسیدیم پارک کنار پارک یه کامیون و یه بلدزر داشتن خاک برداری می کردن و شما هم وقتی این دوتا رو دیدی شروع کردی به دویدن و خوشحالی و می رفتی به طرف هر کسی که توی پارک بود و ماشین ها رو بهشون نشون می دادی و می خندیدی و جیغ می زدی و هی می دودی این طرف و اون طرف و ماشینها رو با انگشت نشون می دادی  خلاصه که همه پارک داشتن بهت نگاه می کردن و می خندیدن و شما هم که به طور کل تاب و پارک از یادت رفت  من هم که نمی دونستم و دوربین رو نیاورده بو...
27 شهريور 1392

دندون جدید

سلام خوشگل مامان چند روزه که هی نشده ولی اومدم دندون جدید مبارک عزیزم ......... روز پنجشنبه 21/6/92 دیدم که دندون آسیاب اول سمت راست بالا یه کوچولو نیش زده ......... هووووووووووووووووراااااااااااااا .... مبارک باشه عزیزم  ...
27 شهريور 1392

امروز از صبح اخلاقت نور الهی شده بود

خوشگل مامان  امروز از صبح اخلاقت نور الهی شده بود .. عصر هم که از خواب بیدار شدی با هم رفتیم حمام آب بازی ... شما هم دوش آب رو گرفتی به من و لباسهام و هر چی گفتم بگیر اون طرف می خندیدی و بیشتر می پاشیدی ....شب که بابایی اومد 3تایی رفتیم پارک .... توی راه هم که می رفتیم هر جایی که اتوبوس می دیدی کلی ذوق می کردی و می خواستی که بابایی دنبال اتوبوس بره .....توی پارک هم کلی اب بازی ( تاب بازی ) کردی و سرسره و الا کلنگ و بعدش قربونت برم با نی نی ها بای بای کردی و اوومدیم .... حالا هم از خستگی هلاک شدی و تخت خوابیدی .. شبت خوش عزیزم  دوستت دارم بووووووووووووووس ...
19 شهريور 1392

هاپر

دیروز با مامان جونی رفتیم هایپر مارکت ..... اول که کلی از نشستن توی چرخ خرید کیف کردی و بعدشم که خسته شدی اومدی پائین و شروع کردی به هول دادن چرخ خرید ..... فقط نمی دونستی که چرخ رو هول بدی یا منو تعقیب کنی که گم نشم  از دیروز تا حالا هم هرچی می گیم کجا رفته بودی .... می گی هاپر ..... قربونت برم الهی  دوستت دارم عزیز دلم  ...
19 شهريور 1392

آب بازی

سلام خوشگل مامانی   خدا رو شکر یه کم از گرمای هوا کم شده و عصر ها میشه بریم حیاط یا به قول شما حیییی    شما هم که از خدا خواسته که بری با شلنگ آب بازی کنی .... این هم چند تا عکس از شما و آب بازی  دوست دارم عزیزم          دوست دارم گل من ..بووووسسسس ...
19 شهريور 1392

دخترم خانوم شده

سلام عزیز مامان  مامانی امشب کلی هوووووووووووووووووووراااااااااااا شد ...... بد از کلی وقت که نگران بودم و می خواستم با هم تنهایی بریم با ماشین بیرون .... امروز عصر با ماشین با همدیگه رفتیم باغ غدیر برای آب بازی فواره ها ..... و شما هم مثل یه خانوم نشستی بغل دستم و کمربند ایمنی رو هم بستی و با هم رفتیم و اومدیم .... البته محمد حسین و مامانش هم باهامون بودن که با عرض شرمندگی صندلی عقب نشستن  البته از فواره ها خوشت نیومد ولی عوضش کلی رفیتم تاب بازی و حسابی کیف کردی ... حالا هم خسته خوابیدی  شبت خوش عزیزم  دوست دارم ...بوووووووووووووس ...
19 شهريور 1392