سانیاسانیا، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 23 روز سن داره

پرنسس کوچولوی ما

عزیزم بزرگ شده

1392/8/4 1:03
نویسنده : مامانی
457 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دختر خوشگل من 

ببخشید که اتفاقات رو با تاخیر می نویسم ولی چیکار کنم که وقت نمی کنم 

روز جمعه 26 مهر برات اتاقت رو تغییر دکوراسیون دادیم و تخت نوزادی رو پائین آوردیم و به عنوان میز برات گذاشتیم تا دیگه توی تخت نوجوانت و توی اتاق خودت بخوابی ماچ

اولش من و بابایی حسابی نگران بودیم ولی وقتی خودت اتاق و تخت رو دیدی کلی ذوق کردی و خوشحال شدی و شب هم خودت زودی رفتی توی اتاق خودت برای خواب 

درسته که یه کم برای مامان سخته چون شبی تا صبح در حال رفت و اومد به اتاقت هستم ولی فکر می کنم برای شما خیلی راحت تر و بهتر باشه عزیزم

 

و اما امروز حسابی مامان و بابا رو خوشحال کردی .... ماچنیشخند

امروز برای اولین بار تنهایی با بابایی رفتی بیرون و 1 ساعت و نیم با بابا بیرون بودی ... از اونجایی که شما خیلی به مامانی وابسته هستی امروز جای بسیار امیدواری برای من و بابایی بود ..البته با وجود اینکه توی این 1 ساعت  خیلی دلم برات تنگ شده بود ولی از طرفی خیلی خوشحال شدم که می بینم وابستگیت به مرور کمتر کمتر میشه 

شب هم دوباره با کالسکه با بابایی رفتی خرید ...البته مثل اینکه خانوم فروشنده بغلت کرده بوده و شما هم گریه کردی ولی اینجا دیگه حق با شماست ... آخه خانوم فروشنده غریبه بوده خوب چشمک 

این هم چندتا عکس از شما و اتاق و تخت جدید 

سانیا و تخت جدیدسانیا و تخت جدیدسانیا و قطار عروسکها

این هم سانیا خانم و قطار عروسکها در حال مرتب کردن عروسکها 

این جا هم داری عروسکهات رو روی تخت مرتب می کنی و مثل همیشه به مامان کمک می کنی .... مرسی عزییییییییییییییزم ماچ

 

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

سمانه مامان آرشیدا
9 آبان 92 1:06
به به چه تخت و اتاق خوشگلی. معلومه که سانیا خانوم باید خوشش بیاد.
آفرین که داری مستقل میشی و توی اتق خودت میخوابی.


ممنون سمانه جونم .... سانیا هم برای خاله عزیزش بوس می فرسته